قراء و قرائات سبع
مقدمه
یکی
از مهمترین مسائل قرآنی قرائت قرآن و تلاوت آیات آن است. این مهم در همان ادوار
اولیه مورد توجه عهدهای بوده است به صورتی که قرائت و تعلیم آن در جامعه اسلامی
را به عهده گرفتهاند. از بزرگان صحابه افرادی همچون ابی بن کعب، عبدالله بن
مسعود، ابوالدرداء و زید بن ثابت در طبقه اولیه؛ عبدالله بن عباس، ابوالاسود
دوئلی، عبدالله بن سائب، علقمة بن قیس، ابوعبدالرحمن سلمی، اسود بن یزید، مسروق بن
اجدع در طبقه دوم؛ و بالاخره عدهای از بزرگان در طبقات سوم تا هشتم، که عهد
تدوین قرائت از زمان ایشان آغاز شد، بعد از آن قراء سبعه معین شدند.
به طور مداوم سلسله قاریان بنام و قرائات، قرن به قرن ادامه یافت تا در اوایل قرن
چهارم، شخصی به نام ابوبکر بن مجاهد (م 245 ـ م 324) که به شیخ القراء بغداد مشهور
بود، قرائات را در هفت قرائت از هفت قاری مشهور، رسمیت داد. بعدها در دورههای
مختلف هفت قاری دیگر به آنها اضافه شد که در مجموع چهارده قرائت معروف شد، هر یک
از قرائتها توسط دو راوی روایت شده بود که به این ترتیب این قرائت به بیست و هشت
عدد رسید.
در حجیت قرائات و تواتر آنها که آیا همه در زمان پیامبر متواتر بوده یا نه؟، بحثهای
فراوانی است که از آنها میتواند تواتر قرائت را نفی کرد. یعنی طبق رأی محققان،
بیش از یک قرائت از پیامبر اکرم(ص) نرسیده است، و آن قرائتی است که در میان جمهور
مسلمانان متداول است و هر قرائت که با آن مطابق باشد، مقبول و آن که مقبول نباشد،
مردود است.
تعریف علم قرائت
قرائت
قرآن یعنی تلاوت و خواندن قرآن کریم است، اما با این تعبیر علم قرائت نمیتواند
یک علم خاص باشد، ولی در اصطلاح قرائت عبارت است از آشنایی با قرائات مختلف و
دانستن وجوه گوناگون قرائتهای ائمه قرائت. به عبارت دیگر هرگاه تلاوت قرآن به
شکلی باشد که از متن وحی الهی حکایت کند و بر حسب اجتهاد یکی از قاریان مشهور بر
پایه و اصول ضبط شده باشد که مشروط بر علم قرائت استوار باشد، قرائت تحقق یافته
است. البته قرآن دارای نص واحدی است و اختلاف میان قاریان بر سر دست یافتن و رسیدن
به آن نص واحد است.
حدیثی از امام صادق(ع) در اصول کافی است که ایشان میفرمایند: «إن القرآن واحد
نزل من عند واحد ولکن الاختلاف یجی من قبل الرواة»؛ «قرآن یکی بیشتر نیست و این
اختلافات بر سر قرائت از جانب راویان (قاریان) صورت گرفته است.» بنابراین قاریان
روایان همان قرآنی هستند که بر پیامبر(ص) نازل شده و اختلاف آنان، اختلاف در نقل و
روایت آن نص، است و آن به دلیل عواملی است که این اختلاف را ایجاب کرده است.[1]
عوامل ایجاد کننده اختلاف قرائات عبارتند از:
1. اختلاف مصاحف اولیه
2. نارسایی خط و نوشتههای قرآن
3. ابتدایی بودن خط نزد عرب آن روز
فایده علم قرائت:
«علاوه
بر فواید بیشماری آن قرآن را از تحریف و تغییر محفوظ میدارد. علما از هر حرفی که
قاری قرائت میکند معنای تازهای استنباط میکنند که در قرائت دیگر این معنی
حاصل نمیشود. پس قرائات حجّت فقهاء در استنباط احکام قلمداد میشود.
بنابراین چون مبنای علم قرائت وجوه مختلف قرائات و اقوال قراء میباشد در این علم
مسائل گوناگون مطرح میگردد. [2]
عوامل اختلاف قرائات:
عوامل
این اختلاف به دوران صحابه پیامبر(ص)، پس از وفات ایشان باز میگردد. در آن زمان،
اختلاف صحابه بر سر جمع و نظم قرآن باعث اختلاف گاه و بیگاه میان قاریان هر گروه
بر سر قرائت قرآن شد. به دلیل این که هر گروه قرائت خویش را ترجیح میدادند، از
این رو این مباحثات و منازعات به وجود آمد.
این اختلاف باعث تهیه یک مصحف واحد و نسخههای متعدد از آن، به فرمان عثمان شد و
به مراکز کشورهای اسلامی فرستاده شد. البته میان این نسخهها هم اختلافاتی یافت شد
که بعدها باعث برخی از اختلافات قرائات گردید.
به این ترتیب همه تلاشهایی که برای یکی کردن مصاحف به کار رفته بود، به هدر رفت و
دامنه اختلافات روز به روز گسترش یافت. تا دیروز این اختلافات بر سر قرائت صحابه
بود، حال در مورد خود مصاحف است. البته این نارسایی را عثمان تشخیص داد اما برای
از بین بردن آن کاری نکرد. تصور میکرد که عرب با لهجه خود میتوان کاستی آن را
رفع کند.
عوامل اختلاف قرائات عبارتند از:
1. ابتدایی بودن خط
خط در جامعه عربی آن روز در مراحل ابتدایی خود بود، مردم فنون خط و روش نوشتن آن
را صحیح نمیدانستند. هنوز آثاری از آن در رسم الخط کنونی است. مانند شباهت «ن» و
«ر» ـ «و» و «ی» ـ «م» و «و» ـ «ک» ـ «د» و حذف «الف» و «ی»، دندانه نداشتن حروف،
و غیره ... مشکلات زیاد به وجود آورده بود.
2. بی نقطه بودن حروف
یکی عوامل دیگر اختلاف قرائات عدم نقطه حروف بود. که تفاوتی بین «س» و «شین» ـ «ص»
و «ض» و «ف» و «ق» و «ن» و «ی» وجود نداشت. که باعث شده بود که هر کسی کلمات را به
شیوه خود تلاوت کند.
3. عدم علایم و حرکات
در مصاحف اولیه کلمات عاری از هر گونه اعراب و حرکات بودند. وزن و حرکت اعرابی
آنها مشخص نبود. لذا برای خواننده غیر عرب مشکل بود تا تشخیص دهد وزن و حرکت کلمه
چگونه است و حتی برای کسانی که با زبان عربی آشنا بودند دشوار بود تا هیات کلمه را
بدانند. تشخیص فعل امر، متکلم مضارع و فعل تفضیل ممکن نبود.
به نظر ابن ابی هاشم سبب اختلاف در قرائات سبع این است که مصاحف فرستاده شده به
مناطق و مراکز اسلامی، از هرگونه علایم مشخصه، نقطه و شکل، عاری بود و مردم از
همین مصاحف برداشت میکردند، لذا میان قاریان شهرها اختلاف پدید میآمد. [3]
آیت الله خویی اختلاف در قرائات را منسوب به اجتهادات قراء دانسته است و موید آن
را تصریح بزرگان در این زمینه میداند. ملاحظه عدم نقطه و شکل اعراب مصحفهای
اولیه این احتمال را قوت میدهد.[4]
4. نبودن الف در کلمات
یکی از عوامل مشکل آفرین دیگر نبودن الف در رسم الخط آن روز بود، زیرا خط عربی
کوفی از خط سریانی گرفته شده بود. در خط سریانی، الف وسط کلمه را نمینوشتند و آن
را اسقاط میکردند.
این عوامل موجب شد که قراء بر سر رسیدن به قرائت، با هم اختلاف کنند و هر یک طبق
اجتهاد خود و دلایل که در دست دارد، قرائت خود را توجیه نمایند.
قراء سبعه و راویان آنها
به
دلایل ذکر شده قرائت قرآن بین قاریان در مواردی اختلافی بود و تعداد قاریان در طی
سالهای متمادی افزایش یافته تا اینکه ابن مجاهد از بین کلیه قرائات، هفت قرائت را
برگزید که هر کدام دو راوی دارند:
1. عبدالله بن عامر یحصبی (م 118) قاری شام. راویان او: هشام بن عمّار و ابن ذکوان
2. عبدالله بن کثیر مکی (م 120). راویان او: بزّی و قنبل.
3. عاصم بن ابی النجود اسدی کوفی (م 128). راویان او: حفص بن سلیمان و شعبة ابوبکر
بن عیاش. حفص قرائت عاصم را دقیقتر و مضبوطتر میدانست و قرائت عاصم به وسیله
او منتشر شده و تا امروز متداول است.
4. ابوعمرو بن علاء مازنی بصری (م 154). راویان او: دوری حفص بن عمر و سوسی صالح
بن زیاد
5. حمزه بن حبیب زیّات کوفی (م 156). راویان او: خلف بن هشام و خلاد بن خالد
6. نافع بن عبدالرحمن اللیثی مدنی (م 169). راویان او: عیسی بن میناء (قالون) و
زبیب و ورش (عثمان بن سعید) (قرائت رایج در کشورهای مغرب عربی)
7. علی بن حمزه کسائی کوفی (م 189). راویان او: لیث بن خالد و حفص بن عمر دوری
قراء عشره
متاخرین
سه نفر دیگر بر این هفت نفر اضافه کردهاند :
8. خلف بن هشام بغدادی (م 229).
9. یعقوب حضرمی بصری (م 205)
10. ابوجعفر مخزومی مدنی (م 130)
قراء اربعه عشر
11.
حسن بن یسار بصری (م 110)
12. محمّد بن عبدالرحمن ابن محیصن مکی (م 123)
13. یحیی بن مبارک بصری (م 202)
14. سلیمان بن مهران اسدی اعمش کوفی (م 148)
این چهارده قرائت معروف که هر کدام از طریق دو روای نقل شده است، در مجموع بیست و
هشت 28 قرائت را تشکیل میدهند که شناختن آنان در این زمینه ضرورت دارد.
پنج نفر از آنها ایرانی الاصلند. ابن عامر مجهول النسب و ابوعمرو از قبیله مازن
تمیم است؛ ولی قاضی اسد یزیدی میگوید: او از فارس شیراز از روستای کازرون
برخاسته است.
عاصم، ابوعمرو، حمزه و کسائی صریحا اظهار تشیع مینمودند، ولی ابن کثیر و نافع از
آنجا که هر دو از فارس هستند، احتمالا شیعه بودند؛ اما ابن عامر بزرگ شده خاندان
اموی بود و از دروغگویی و انواع فسق اجتناب نمیورزید.[5]
تواتر قرائات سبع
حجیت
قرآن مسلما از طریق تواتر ثابت میباشد، اما آیا قرائات مختلف نیز از طریق تواتر
ثابت شده است قابل بحث میباشد.
در گفتار برخی نویسندگان و فقها، مساله تواتر قرائات سبع مطرح شده است، آنها گمان
کردهاند که این قرائات همه متواترند و حجیّت شرعی دارند، بنابراین نمازگزار میتواند
یکی از این قرائتها را برگزیند؛ ولی محققین تواتر قرائات را انکار میکنند و آن
را قابل تصور نمیدانند.
به نظر علامه معرفت اگر نقل از پیغمبر(ص) به قراء و از آنها به دیگران باشد، فاقد
شرط تواتر است؛ زیرا اساسیترین شرط تواتر آن است که از مبدأ تا مقصد در تمامی
طبقات، نقل همگانی وجود داشته باشد و در این فرض چنین نمیباشد؛ زیرا در وسط به
نقل فرد میرسد و از تواتر ساقط میشود.
بنابراین مساله تواتر قرائات سبع، اساسا قابل تصور نبوده و معقول نیست؛ زیرا در
زمان هر یک از قاریان هفتگانه، ناقل تواتر صرفا خود آن قاری بوده نه دیگران، و
گرنه آن قرائت بدو نسبت داده نمیشد و جنبه اختصاصی پیدا نمیکرد.
حدیث سبعه احرف
بررسی
این مساله بسیار مهم است که بدانیم آیا قرآن بر قرائات مختلف نازل شده است؟
حدیث معروف «أنزل القرآن علی سبعة احرف» به عنوان جنبهای برای حجیت قرائات سبع
ارائه شده است؛ یعنی قرآن به هفت حرف نازل شده است تا اشارهای به قرائات سبع
باشد. احرف را جمع حرف به معنای قرائت گرفتهاند .
اگر قرآن بر یک نازل شده است پس حدیث «نزل القرآن علی سبعة احرف» را چگونه باید
بیان کرد و منشا اختلاف قرائات و علت پیدایش قراء مختلف چیست؟ و اگر به چند قرائت
نازل شده کدام یک از ادله و شواهد تاریخی آن مورد تایید است؟
«علما امامیه متفقا معتقدند که قرآن فقط به یک حرف و بر یک قرائت نازل شده است و
روایات زیر و دیگر ادله آنها را بر این عقیده استوار نموده است.»[6]
به نظر دکتر طالقانی طبق دو حدیث از امام باقر و امام صادق(ع) در اصول کافی، روایت
12، جلد 4، صفحه 439 که به این مضمون است: «قرآن یکی است و از نزد خدای واحد نازل
شده است، اما اختلاف از قِبَل روات میباشد.» این حدیث به هیچ عنوان نزد شیعه
قبول نیست. نظر آیت الله معرفت این است که این حدیث به اشتباه فهم شده است. منظور
از «احرف» لهجه بوده است.
ایشان فرمودهاند: حرف در این حدیث به معنای لهجه است، قبایل مختلف عرب با لهجههای
گوناگون نماز میخواندند و قرآن را بر خلاف لهجه قریش که فصیحترین لهجههای
عرب است، قرائت میکردند. و در اینجا روایتی را میآورد مبنی بر اینکه برخی از
صحابه به پیامبر(ص) اعتراض کردند که آیا باید تمامی عرب و تمامی مردم جهان، طبق
لهجه قریش تلاوت کنند؟ فرمودند: نه. قرآن به هفت لهجه نازل شده و به لهجه قریش
اختصاص ندارد. عدد هفت کنایه از کثرت است و عدد خاص منظور نیست.
حجیت قرائات سبع
آیا قرائات سبع دارای حجیت و ارزش و اعتبار هست؟ آیا نمازگزار میتواند یکی از
این قرائتها را انتخاب کند؟
بیشتر فقها قائل به جواز میباشند. مرحوم سید کاظم یزدی در عروة الوثقی، و مرحوم
سید ابوالحسن اصفهانی در وسیلة النجاة احتیاط را در آن دانستهاند که نمازگزار از
قرائات سبع تجاز نکند، گرچه فتوای ایشان جواز قرائت به هر قرائت صحیحی است، چه از
سبع باشد چه نباشد.[7]
آیت الله خویی قرائت به قرائات متداول عصر ائمه را جایز دانسته[8] و حدیث «اقرأوا
کما یقرأ الناس» را قرائات متداول آن زمان تفسیر نمودهاند. امام خمینی(ره) نیز
احتیاط فرموده که از قرائات سبع تجاوز نکند.[9] مشهور بین فقها،
تخییر در انتخاب هر یک از قرائات سبع است.
مرحوم سید محسن حکیم میفرماید: حدیث مزبور نمیتواند ناظر به قرائات سبع باشد؛
زیرا حادثه حصر قرائات در سبع در اوایل سده چهارم به وقوع پیوست؛ یعنی دو قرن پس
از صدور حدیث مذکور.[10]
علامه معرفت نیز چنین آورده است: ما بر این باوریم قرآنی که از جانب خداوند بر
پیغمبر(ص) نازل شده است، بیش از یکی نبوده و نیست و آن همین قرآن است که مردم از
آن پاسداری میکنند و قرائت صحیح همان است که مردم از پیغمبر گرفتهاند و آن
قرائت موروثی، هیچ گونه ارتباطی با قرائت قراء که مولود اجتهادات شخصی آنان است،
ندارد و نمیتواند داشته باشد؛ زیرا قرآن موروثی، جدا از قرآن اجتهادی است.
بدرالدین زرکشی و علامه خویی فرمودهاند : «قرآن و قرائات دو حقیقتند، آن وحی الهی
است که بر پیامبر اکرم فرود آمده و این اختلاف قراء بر سر شناخت آن وحی است که
بیشتر مبنی بر اجتهادات شخصی آنان است».
همه قرآنهای خطی در طول تاریخ طبق قرائت حفص است که همان قرائت مشهور میان
مسلمانان بوده است. زیرا حفص قرائت را از استاد خویش عاصم و وی از ابوعبدالرحمن
سلمی و او از امیرالمؤمنین(ع) گرفته است که طبعا همان قرائت پیامبر(ص) است که
تمامی مردم شاهد و ناظر و ناقل آن بودهاند.
امام خمینی(ره) فرمودهاند: احوط تخلف نکردن از قرآن کریم موجود در میان مسلمانان
است.[11]
قرائت حفص
یگانه
قرائتی که دارای صند صحیح و با پشتوانه جمهور استوار میباشد، قرائت حفص است در
طی قرون گذشته تا امروز، میان مسلمانان متداول بوده و هست و آن به چند سبب است.
1. دارای سند طلایی است. از امیرالمؤمنین
است و رجال آن تماما ثقه و قابل اعتمادند.
2. توافق آن با قرائت همگانی و جمهور مسلمانان است.
3. عاصم شخصا دارای ویژگیهای بخصوصی بود که او را در میان مردم معروف ساخته و مورد
اطمینان همگان بود.
در تمامی ادوار قرائت عاصم با عنوان قرائت برتر تلقی شده بود، لذا در حلقه تعلیم و
قرائت، ابن مجاهد، 15 نفر را مخصوص قرائت عاصم گذاشته بود.
به نظر علامه معرفت امام احمد بن حنبل صرفا قرائت عاصم را پذیرفته بود. حفص
آگاهترین مردم به قرائت عاصم بود و پیوسته قرائت او مورد ستایش علما و فقهای
امامیه بوده است.[12]
[1] . تاریخ قرآن، علامه محمّد هادی معرفت، ص 141.
[2] . علوم قرآن و فهرست منابع، دکتر سید عبدالوهاب طالقانی، ص 220.
[3] . التبیان؛ ص 86.
[4] . البیان، ص 181.
[5] . التمهید؛ ج 2، ص 226 ـ 231 .
[6] . علوم قرآن و فهرست منابع، دکتر سید عبدالوهاب طالقانی، ص 221.
[7] . عروة الوثقی؛ آداب القراءات و احکامها، مساله 50.
[8] . منهاج الصالحین؛ ج 1، کتاب الصلاة، ص 167، مساله 119.
[9] . تحریر الوسیله؛ ج 1، کتاب الصلاة، ص 152، مساله 14.
[10] . مستمسک العروة الوثق؛ ج 6، ص 242 ـ 245.
[11] . تحریر الوسیله؛ ج 1، ص 152، مساله 14.
[12] . التمهید، علامه معرفت، ج 2، ص 232 ـ 236.
- ۰۹ ارديبهشت ۹۸ ، ۱۴:۳۸